جمعه 5 آبان 1402
دقیقا چهارماه بعد از طرح موضوع » زیست انفرادی» امروز از ما کنده شد و رفت برای خودش زندگی کنه. من در تعارض عجیبی گرفتارم. نمیخواهم از من دور باشد تا با هم باشیم. اما از طرف دیگر شاید این اوج خودخواهی است که خواسته او فدای خواسته من شود. اینجا تقدم خواستهها مطرح است. من یا او؟
به سان اکثر مواقع دیوار من کوتاه است و من تسلیم خواستهاش میشوم. نه از سر اختیار که با جان کندن. در همان زمان بهش گفتم میری ولی منو نابود میکنی.
خدایا من مستحق این جدایی نیستم…
بیان دیدگاه