بهار، ویرایش 1395

17 03 2016

پنجشنبه، 27 اسفند 1394

فاصله تا پایان سال، کمتر از 60 ساعت

4476757310_3a7f2cef0a_b

بهار اول فروردين شروع نمي‌شود. بهار از اولين برگ‌ها از اولين شكوفه‌ها شروع نمي‌شود. بهار وقت خريدن تقويم سال جديد و جنبيدن مورچه‌ها و سهره‌ها هم شروع نمي‌شود.

بهار يك جايي توي سر آدم است. دقيقا وقتي شروع مي‌شود كه آدم دنبال نقطه‌اي براي تغيير مي‌گردد. لحظه‌اي كه فكر مي‌كند از اول يك وقتي درس مي‌خوانم، ورزش را شروع مي‌كنم، دنبال كار ديگري مي‌روم، پسرم را مي‌برم كلاس آواز، ‌با همسرم ملايم‌تر حرف مي‌زنم. عاشق مي‌شوم. به خاطر همين بعضي‌ها در سال چند بهار دارند، بعضي‌ها هر چندسال يك بهار دارند و بعضي‌ها اصلا هيچ‌وقت بهار را نمي‌بينند؛ آن‌قدر كه به خودشان و به كارهايشان مطمئن‌اند. بهار همين لحظه است. همين لحظه كه آدم مي‌فهمد زندگي‌اش چيزي كم دارد. چيزي را بايد جا‌به‌جا كند، چيزي ر ا بايد جلوي دست بگذارد.
تقويم و سبزه و هفت‌سين همه بهانه‌هاي اين تغييرند. نشانه‌هايي كه آدم‌ها براي خودشان مي‌چينند تا يادشان بماند امروز روز موعود است.
اين بهار كه مي‌آيد براي همه، براي چندبهاره‌ها و كم‌‌بهاره‌ها، براي آن‌ها كه تقويم سال نو خريده‌اند و نخريده‌اند، براي آن‌ها كه منتظرند تا وقتش برسد و چيزي را جا‌به‌جا كنند يا آن‌ها كه فكر مي‌كنند همه‌چيز زندگي‌شان به روال است، يك پيغام بيشتر ندارد. برويد و برگ‌ها و مورچه‌ها و سهره‌ها را ببينيد. هيچ‌كدام چيزي كه قبلا ديده بوديد نيستند. (+)