یکشنبه، 20 تیر 1395
دیروز وارد دوهزارمین روز خاطره نویسی شدم. البته نوشتن در مورد خاطرهنویسی و نقش آن، نه فرصت این مقال است و نه نیاز خواننده این مطلب. آنچه در این مطلب میخواهم اشاره کنم، بیان تجربهای است که شاید برای آدمهای پرحوصله مفید باشد.
خودم از بیش از 35 سال قبل تجربه مکتوب کردن خاطرات روزانه را داشتم. به هر دلیلی پس از سه سال نوشتن، دفتر خاطرات را به کناری نهادم. هرچند مرور آن باز خاطرهانگیز است.
در اوایل سال 89 با سایت Ohlife آشنا شدم. یک سایت بسیار ساده. به راحتی وقایع روز یا همان خاطرات در آنجا نوشته و بایگانی میشد و البته دور از دسترس بقیه و محرمانه. هرروز در ساعتی که خودمان مشخص میکردیم، ایمیلی ارسال و نوشته دقیقا یکسال قبل همان روز را ایمیل میکرد. در واقع هر ایمیل یادآور خاطره » پارسال، همین روز» بود.
البته به مدد محیط الکترونیکی من نسخهای آفلاین از نوشتهها را برای خود ذخیره داشتم – هرچند خود این سایت امکان پشتیبانگیری را فراهم میکرد- .
در 19 اکتبر2014 ( 27 مهر 1393) – با اعلام قبلی البته – وبسایت Ohlife به فعالیت خود خاتمه داد.اما ایده ارسال فایل یادداشت یکسال قبل در ذهن من منجر به استفاده دیگری از محیط الکترونیکی گردید. اکنون من علاوه بر ادامه دادن روند ثبت الکترونیکی وقایع روزانه، بانک بسیار سادهای هم با استفاده از اکسس مایکروسافت دارم که به راحتی تمام وقایع روزهای خاصی در سالهای گذشته را برای مرور در اختیارم قرار میدهد.
معمولا کارهایی که میکنم برای بقیه ساده و پیش پا افتاده ولی برای خودم مهم است. این هم به یادگار بماند.
دیدگاههای اخیر